دستهبندیها
- منتشر شده در جمعه ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
شعر مولانا در مورد گندم و گره
هر بلایی کز تو آید رحمتیست | شعر هیأت
پیرمردی، مفلس و برگشتهبخت روزگاری داشت ناهموار و سخت
هم پسر، هم دخترش بیمار بود هم بلای فقر و هم تیمار بود
این، دوا میخواستی، آن یک پزشک این، غذایش آه بودی، آن سرشک
این، عسل میخواست، آن یک شوربا این، لحافش پاره بود، آن یک قبا
روزها میرفت بر بازار و کوی نان طلب میکرد و میبرد آبروی
دست بر هر خودپرستی میگشود تا پشیزی بر پشیزی میفزود
هر امیری را، روان میشد ز پی تا مگر پیراهنی، بخشد به وی
شب، به سوی خانه میآمد زبون قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون
روز، سائل بود و شب بیماردار روز از مردم، شب از خود شرمسار
صبحگاهی رفت و از اهل کرم کس ندادش نه پشیز و نه درَم
از دری میرفت حیران بر دری رهنورد، اما نه پایی، نه سری
ناشمرده، برزن و کویی نماند دیگرش پای تکاپویی نماند
درهمی در دست و در دامن نداشت ساز و برگ خانه برگشتن نداشت
رفت سوی آسیا هنگام شام گندمش بخشید دهقان یک دو جام
زد گره در دامن آن گندم، فقیر شد روان و گفت کای حیِّ قدیر
گر تو پیش آری به فضل خویش دست برگشایی هر گره کَایام بست
چون کنم، یارب، در این فصل شتا من علیل و کودکانم ناشتا
میخرید این گندم ار یک جای کس هم عسل زآن میخریدم، هم عدس
آن عدس، در شوربا میریختم وآن عسل، با آب میآمیختم
درد اگر باشد یکی، دارو یکیست جان فدای آنکه درد او یکیست
بس گره بگشودهای، از هر قبیل این گره را نیز بگشا، ای جلیل!
این دعا میکرد و میپیمود راه ناگه افتادش به پیش پا، نگاه
دید گفتارش فساد انگیخته وآن گره بگشوده، گندم ریخته!
بانگ بر زد، کای خدای دادگر چون تو دانایی نمیداند مگر؟
سالها نرد خدایی باختی این گره را زآن گره نشناختی؟!
این چه کار است، ای خدای شهر و ده؟ فرقها بود این گره را زآن گره
چون نمیبیند، چو تو بینندهای؟ کاین گره را برگشاید، بندهای
تا که بر دست تو دادم کار را ناشتا بگذاشتی بیمار را
هر چه در غربال دیدی، بیختی هم عسل، هم شوربا را ریختی
من تو را کی گفتم، ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟!
ابلهی کردم که گفتم، ای خدای گر توانی این گره را برگشای؟
آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت، دیگر چه بود!
من خداوندی ندیدم زین نَمَط یک گره بگشودی و آنهم غلط!
اَلْغَرَض، برگشت مسکین دردناک تا مگر برچیند آن گندم ز خاک
چون برای جستجو خم کرد سر دید افتاده یکی هَمْیان زر
سجده کرد و گفت کای ربّ ودود من چه دانستم تو را حکمت چه بود؟
هر بلایی کز تو آید، رحمتیست هر که را فقری دهی، آن دولتیست
تو بسی زَاندیشه برتر بودهای هر چه فرمان است، خود فرمودهای
زآن به تاریکی گذاری بنده را تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه، زآن بر هر رگ و بندم زنند تا که با لطف تو، پیوندم زنند
گر کسی را از تو دردی شد نصیب هم سرانجامش تو گردیدی طبیب
هر که مسکین و پریشان تو بود خود نمیدانست و مهمان تو بود
رزق زآن معنی ندادندم خسان تا تو را دانم پناه بیکسان
ناتوانی زآن دهی بر تندرست تا بداند کآنچه دارد زآنِ توست
زآن به درها بردی این درویش را تا که بشناسد خدای خویش را
اندر این پستی، قضایم زآن فکند تا تو را جویم، تو را خوانم بلند
من به مردم داشتم روی نیاز گر چه روز و شب درِ حق بود باز
من بسی دیدم خداوندان مال تو کریمی، ای خدای ذوالجلال
بر درِ دونان، چو افتادم ز پای هم تو دستم را گرفتی، ای خدای
گندمم را ریختی، تا زر دهی رشتهام بردی، که تا گوهر دهی
در تو «پروین» نیست فکر و عقل و هوش ورنه دیگ حق نمیافتد ز جوش
www.shereheyat.ir
www.shereheyat.ir .
حکایتی بسیار زیبا از مولانا
حکایتی از مولانا پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :
ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخش نمود...
نتیجه گیری مولانا از بیان این حکایت:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
www.mousavichalak.ir
www.khabaronline.ir
www.khabaronline.ir .
اندروید
اندروید
گره گشایی خدا(شعری زیبا از پروین اعتصامی)
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در…
همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد: ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شدپیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است. پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود.
www.fkhandani.ir
www.fkhandani.ir .
دانلود کنید
مطالب مرتبط
نظر خود را بنویسید
آخرین مطالب
- دانلود اهنگ بیا نرو دلتنگیو یاد من نده۱۳۹۹/۱۰/۲۸
- دانلود اهنگ گیسو ارام جان کجا روی ای مهربان ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
- مکان های مخفی جی تی ای وی۱۳۹۹/۱۰/۲۷
- کدام روحیات موجب شکوفایی شخصیت می شود۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- به نیرویی که دو جسم باردار به هم وارد میکنند چه نیرویی گفته می شود۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- حکومت ایران در چه تاریخی به جمهوری اسلامی تبدیل شد۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- به کمک چه چیزی میتوان درون زمین را مطالعه کرد۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- چرا کیسه های نایلونی تهیه شده ازمواد بازیافتی راضخیم درست میکنند۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- گیاهان با استفاده از چه چیزی رشد میکنند۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- به وسایلی که مردم و کالاها را جابجا میکنند چه میگویند۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- مخلوط ماسه در آب را با چه وسیله ای از هم جدا میکنند۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- به کمک چه چیزی میتوان درون زمین را مطالعه کرد۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- به نیرویی که دو جسم باردار به هم وارد میکنند چیست۱۳۹۹/۱۰/۲۴
- چو خواهی که نامت نماند نهان مکن نام نیک بزرگان نهان۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- سوالات مطالعات اجتماعی سوم دبستان درس به درس با جواب۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- خداوند در سوره ی حمد از روز قیامت با چه نامی یاد میکند۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- یکی از بهترین راه های دستیابی به شناخت صفات خداوند چیست۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- ترجیح میدهم به ذوق خویش دیوانه باشم تا به میل دیگران عاقل۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- انسان چگونه به خدا نزدیک می شود و می تواند اشتباهات خود را پاک کند۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- تیم فوتبالی که لقب شوالیه های خاورمیانه را دارد در جدول۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- اهنگ بهار زندگیم بی تو نمیخوام که خزون بشه با صدای بچه۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- دانلود آهنگ هیکل ورزشیه ریمیکس۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- دخترم بانمکه چه نازی داره والله۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- آهنگ عکس میزاری رو به را مردم شدن زابرا۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- اهنگ من برایت از تمام ارزوهایت گذشتم۱۳۹۹/۱۰/۲۳
- یک نمونه از تسلیم پیامبران الهی در برابر دستورات خداوند نهم۱۳۹۹/۱۰/۲۲
- اعتماد و باور قلبی کامل به یک موضوع و یا حقیقت را چه میگوییم۱۳۹۹/۱۰/۲۲
- از نظم شگفت انگیز جهان و مخلوقات چه نتیجه ای میگیریم با جواب۱۳۹۹/۱۰/۲۲
- فرشتگان در بیت المقدس چه مژده ای به حضرت مریم دادند هدیه پنجم۱۳۹۹/۱۰/۲۲
مطالب تصادفی
- سختگیری های خلفای عباسی در برابر امامان معصوم از زمان کدام امام شدت بیشتری یافت۱۳۹۹/۱۰/۲۱
- دانلود اهنگ ای جانا یارا با صدای بچه۱۳۹۹/۱۰/۱۷
- آه میکشم هر روز از اینکه بی هوا چرا رفتی۱۳۹۹/۱۰/۲۲
- آهنگ آهای صدای بارون دقیقه های بی جون ریمیکس۱۳۹۹/۱۰/۲۱
- آهنگ خدایا تیلم بیقرار زلفشه۱۳۹۹/۱۰/۱۸
- هورمونی که مصرف قند را کنترل میکند۱۳۹۹/۱۰/۱۹
- از کجا بفهمیم قناری جفت خورده۱۳۹۹/۱۰/۱۸
- دانلود اهنگ درگیر چشمای ابیشم۱۳۹۹/۱۰/۲۰
- اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات والمسلمين والمسلمات الاحياء منهم۱۳۹۹/۱۰/۱۸
- علت قرار دادن پنجره در سقف شیروانی۱۳۹۹/۱۰/۲۱
- به روش هایی که انسان ها در موقعیت های مختلف در ارتباط با دیگران از خود نشان می دهند چه می گویند۱۳۹۹/۱۰/۲۱
- دانلود آهنگ بشنوستمه بیتی یار حنابندون می دل ره غصه داینه با گیتار۱۳۹۹/۱۰/۱۸
- دانلود آهنگ مرا به خاطرت نگهدار از آرمان گرشاسبی۱۳۹۹/۱۰/۱۹
- معنی شفق آینه دار نجابتت و فلق محرابی که تو در آن نماز صبح شهادت گزارده ای۱۳۹۹/۱۰/۲۰
- دوکس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند چند جمله دارد۱۳۹۹/۱۰/۱۹
- آهنگ یه ارتش که پر از غیرتن سربازاش۱۳۹۹/۱۰/۲۲
- دانلود اهنگ حاکم شهر دلم فرمانروایی کن کامل ریمیکس۱۳۹۹/۱۰/۱۹
- تو اونور دنیا باشی پشت ابرا باشی ریمیکس۱۳۹۹/۱۰/۲۲
- دانلود آهنگ لری غمگین سجاد رزمجو۱۳۹۹/۱۰/۱۸
- دانلود آهنگ چالش اینستاگرام۱۳۹۹/۱۰/۱۹